توضیح مختصر: آیا می شود به روشی که کودکان زبان مادریشان را یادمیگیرند، زبان آموخت؟ این درس را دنبال کنید.
زمان مطالعه: 8 دقیقه
سطح: خیلی سخت
42 - یادگیری طبیعی
صحبت کردن به یک زبان جدید، موضوعی طبیعی است. شما تنها نیاز دارید تا توانایی های پنهانی را که قبلا داشته اید، پرورش دهید اما این (مساله) باید به درستی تحریک شود. راه زبانشناس این است که شما را ازاد می گذارد تا نیاز ها و علایق خود را دنبال کنید به جای اینکه مجبور باشید تا بر اساس برنامه سطی تحمیل شده (زبان ) را یاد بگیرید. شما مهارت های نهفته ی خود را توسعه می دهید. شما هدف زبان را دنبال می کنید. گوش می دهید و تقلید می کنید به جای انکه بر اساس نظریات تئوریک یاد بگیرید.
بشر تقریبا شبیه خودش است زمانی که جدیت یک کودک را در هنگام بازی داشته باشد.
کودکان با استفاده از این روشهای طبیعی، زبان را یاد میگیرند. آنها فقط می خواهند ارتباط برقرار کنند. آنها نمی خواهند گرامر بخوانند، آنها تمرین نمی کنند ، آنها برای امتحان آماده نمی شوند. آنها فقط به طور طبیعی می خواهند زبان یاد بگیرند. کودکان از هر ملیتی که باشند، در ابتدای تولد، توانایی ذاتی یکسانی برای یادگیری یک زبان جدید دارند. درست است که کودکان به طور معمول زبان مادری خود را می آموزند، اما آنها دارای یک غریزه زبان جهانی هستند که آنها را قادر می سازد تا هر زبانی را یاد بگیرند.. کودکان در محدوده محدودی از محتوا قرار دارند که برای آنها مهم است: زبان والدین و دوستانشان درهنگام بازی. آنها بر کلمات و عباراتی که برای آنها اهمیت دارند و به دنبال فرصت هایی برای استفاده از آنها هستند، تمرکز می کنند. آنها نگران اشتباهات تلفظی یا دستور زبان نیستند.
کودکان، بدون مقاومت، زبان را فرا می گیرند. برخلاف زبان اموزان در کلاس درس، آنها به طور مکرر (اشتباهاتشان) تصحیح نمی شوند اما به خاطر تلاش هایشان برای صحبت کردن، تشویق می شوند. کودکان به طور طبیعی یاد می گیرند، اما بزرگسالان می توانند سریعتر از کودکان یاد بگیرند. وقتی من ماندارین چینی یا ژاپنی را مطالعه کردم توانستم روزنامه را بخوانم و طی شش ماه بحث جدی داشته باشم. رسیدن به این سطح از واژگان، برای کودک بیشتر، طول می کشد. بزرگسالان می توانند از دانش بیشتر و علایق گسترده تری برای هدایت یادگیری خود استفاده کنند و می توانند به سرعت پیشرفت کنند. به عنوان یک زبان شناس، شما باید برنامه درسی خود را تهیه کنید. اگر یادگیری خود را کنترل کنید، سریع تر یاد خواهید گرفت.
قوه درک شما به هنگام گوش دادن و خواندن، وابسته به متنیست که(انتخاب کردید). هر زمان به مطالبی که زمینه آن برای شما آشناست، گوش می دهید و می خوانید، قوه درک شما بالاتر از زمانیست که برای (خواندن) موضوعات خسته کننده، کوشش و تقلا می کنید. این روش طبیعی برای ایجاد اعتماد به نفس و تسلط با استفاده از یک روش بدون استرس است. به تدریج طیفی از علایق، شما را به زمینه های جدید می برد، بنابراین توانایی زبانی شما را افزایش می دهد. همچنین اگر شما مسولیت خود را در یافتن رضایتتان، قبول کنید، شما قدم بزرگی را به سمت نگرش خود متکی بودن برداشتید که برای موفقیت در یادگیری زبان، نیاز است.
فرد ژنیس از دانشگاه مک گیل، یک پژوهشگر برجسته در زمینه یادگیری زبان و مغز، توضیح می دهد چه اتفاقی می افتد زمانی که ما یک زبان جدید را یاد میگیریم: هنگام یادگیری، ارتباط نورو-شیمیایی میان نورون ها تسهیل می شود، به عبارت دیگر، شبکه عصبی به تدریج تثبیت می شود. قرار گرفتن در معرض صداهای ناآشنا، ابتدا توسط مغز به عنوان فعالیت عصبی غیرقابل تشخیص ثبت می شود. وقتی این شرایط، ادامه می یابد، شنونده (و مغز) می آموزد که در میان صداهای مختلف و حتی در میان توالی های کوتاه صداهایی که با کلمات یا بخشی از کلمات مطابقت دارند تفاوت وجود دارد. مهارت واژگان دانش آموزان، می تواند بهتر شود، زمانی که در یک مجموعه کلمات واقعی که زمینه آنها برایش اشناست عمیق شود.
از طریق متمرکز بودن و تکرار کردن، در معرض لذت کلی زبان قرار می گیرید که ذهن شما را در زبان جدید شستشو می دهد. این فرآیند گاهی به عنوان “سیل ورودی” مطرح می شود که ذهن شما را پرورش می دهد و آن را برای وظیفه ای سخت تر از معرفی خود به زبان جدید آماده می کند. زبان شناس زبان جدید را بدون مقاومت دریافت می کند، مطمئن است که اگر به اندازه کافی در معرض سختی های زبان قرار بگیرد به تدریج غلبه خواهد کرد. یادگیری زبان اصولا یک فعالیت عقلانی نیست. این نیاز به شور و شوق و تکرار و در معرض قرار گیری تمرکز بر روی بافت های زبانی باشد که با گذشت زمان آشنا می شود. من اغلب مشاهده کردم که ورزشکاران حرفه ای خارجی در آمریکای شمالی، زبان آموزان خوب هستند، که اغلب از استادان دانشگاه های خارجی موفق تر هستند.
بازیکنان هاکی یا بسکتبال قادر به ارائه مصاحبه های روان در تلویزیون هستند، در حالی که بیشتر استادان روشنفکر، احتمالا دارای لهجه های بسیارقوی هستند و به شیوه غیر طبیعی و غریب تری صحبت می کنند. دلیل این امر این است که ورزشکاران، دائما تعاملات غیر طبیعی با هم تیمی های خود دارند. آنها نیاز دارند تا متناسب با تیم باشند یا نخواهند به خوبی عمل کنند. آنها به سرعت یاد میگیرند و خود را در محیط آشنا و راحت از ورزششان غوطه ور می سازند. برخلاف ورزشکاران، بیشتر زبان اموزان، پیوسته در معرض متون زبانی آشنا قرار نمیگیرند. این هست دلایلی که چرا خیلی مهم است که برنامه زبانی خود را بر اساس متون آموزنده ای تنظیم کنید که علاقه و نیازهای شما را پوشش می دهد. علایق خود را در مسیر طبیعی یادگیری دنبال کنید. بزرگترین سطح از علایق شما، کنجکاوی و جدیت بیشتر شما در خصوص جهان پیرامونتان است که بهتر یاد خواهید گرفت.
1. 36. نگرش زبان شناس. فقط ارتباط برقرار کن
2. 37 نگرش زبان شناس. مقاومت در برابر یادگیری زبان
3. 38 نگرش زبان شناس، غلبه بر مقاومت در برابر یادگیری زبان
4. 39 برقراری ارتباط، متناسب با سطحتان
7. 42.یادگیری طبیعی 👁
درس بعدی : 8. 43 نگرش زبانشناس: هویت و زبان
9. 44. نگرش یک زبان شناس: شباهت اساسی انسان ها